ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 23 ساله )

من بیست وسه سالمه وحدوداشیش سال پیش باپسری ازطریق تلفن اشناشدم که ایشون هزاران کیلومتر تاشهرمن فاصله داشت وبعدازاولین دیدارماازهم خوشمون اومدوایشون تصمیم گرفت بیادخواستگاریم وبعدازچهارسال اومدخواستگاریم ومن چون فکرمیکردم خیلی خوب شناختمش باموافقت صددرصدازطرف خودم و اعتمادکاملم نامزدکردیم امابعدازنامزدیم من فهمیدم یه چیزاییوراستشو بهم نگفته مثلاشغلی که رفته بود،کارپدرش وحتی ادرس خونشون،وحتی من شنیدم کع بعدازنامزدیمون بادوتادخترم هم دوست بوده چهرش جذابه ومیگه دخترامیان طرفم امااوناگفتن خودش دوس بوده باهاشون،الان تواین چندوقت دروغای کوچیک دیگه ای هم شنیدم ووقتی گفتم چرادروغ میگی بهم،میگه چون نمیخوام ناراحتت کنم اینم بگم ابرازعلاقه های خیلی زیادمیکنه وبهم ثابت کرده،برام همه چی میخره،خیلیم بهم اعتمادداره،ویه بارم که به شوخی گفتم ولش میکنم تهدیدبه خودکشی خودش کردوسرشوکوبید به دیوار،راستش الان من بی اعتمادم بخاطرشنیدن دروغ،اینم بگم بعدنامزدیمون قراربودخیلی زودمراسم گرفته بشه امانشده یعنی اونانیومدن،الان من بایدچیکارکنم؟؟


مشاور (خانم طیبه قاسمی)

با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ، باید بدانید یکی از مهم ترین آفت های آشنایی های مجازی و تلفنی ، توجه نکردن به اختلافات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی فرد و خصوصا خانواده‌ی اوست. در این نوع از آشنایی ها ، از آن‌جا که طرف مقابل در واقعیت دیده نمی‌شود، توجه کمتری به اختلافات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی می‌شود. پس درباره طرف مقابل قبل از نامزدی باید به صورت حضوری به شهر آنها میرفتید و تحقیق کامل میکردید و به اطلاعات داده شده اکتفا نمیکردید و از همان ابتدا حتما خانواده ها را در جریان این روابط قرار میدادید.به هر حال گذشته ها و خطاهای شما گذشته است و باید به فکر آینده باشید ،مراقب باشید، در همین ابتدا راه میتوانید تحقیقات خود را بیشتر کنید می‌توانید عاقل و هوشیار باشید و درعین حال احتیاطی که شما را عقب نگه می‌دارد را رها کنید. می‌توانید به نشانه‌هایی که درنامزدتان ، خودتان و رابطه‌تان می‌بینید خوب دقت کنید چون به شما کمک می‌کنند بهترین تصمیم را برای آینده‌تان بگیرید.چنین رفتارهای خود زنی و تهدید ها نشان دهنده عدم بلوغ فکری طرف مقابل میباشد .از دوستان ایشان حتما تحقیق کنید چنانچه این رفتارها در کل مسیر زندگیش وجود داشته ،این ازدواج به صلاح شما نیست و قطعا در صورت ازدواج دوام نخواهد آورد .دروغ گويي و پنهان کاري مي تواند ريشه هاي متعدد و دلايل متفاوتي داشته باشد . گاهي افراد براي اين که خود را مطابق ميل اطرافيان نشان دهند دروغ مي گويند. اين گونه افراد معمولاً کمتر مورد پذيرش ديگران قرار مي گيرند و گاه ناخودآگاه براي دريافت اين پذيرش و تاييد در رفتارها و انتخاب هاي خود دست به تحريف واقعيت مي زنند . دليل ديگري که مي تواند به دروغ گويي در افراد منجر شود ترس از تنبيه و اجتناب از آن است. به عبارت ديگر وقتي فرد درست يا اشتباه پيامد رفتار خود را تنبيه پيش بيني مي کند ممکن است براي دوري از آن به دروغ گفتن و پنهان کردن پناه ببرد. هر چند در برخي موارد اين پيش بيني برگرفته از تفسير اشتباه موقعيت است اما اگر فرد در دوران کودکي براي اشتباهات خود سرزنش و تنبيه شده باشد احتمال دارد نسبت به اين رفتار اجتنابي شرطي شده باشد و آن را راه نجات خود از مخمصه بداند. دروغ گويي مي تواند از علائم برخي اختلالات روانشناختي نيز باشد. در برخي از انواع اختلالات شخصيت که فرد در آن احساس خودکم بيني عميقي را تجربه مي کند و يا اين که زيان و ضرر وارد شده به اطرافيان را براي رسيدن به نفع شخصي اش در نظر نمي گيرد دروغ گويي زياد ديده مي شود. نکته ديگري که حائز اهميت است اين که معمولاً در خانواده هايي که بسته است و اعضاي خانواده براي بيان احساسات و نظرات خود چندان آزاد نيستند و يا اين که پيش داوري، قضاوت و سرزنش در فضاي ارتباطي ميان اعضا جريان دارد، گرايش به پنهان کاري و دروغ گويي افزايش مي يابد. به طور کلي براي رفع اين مشکل در يک رابطه زناشويي ابتدا بايد ديد همسر ما به چه دليل در ارتباط با ما اين راه را انتخاب مي کند؟! آيا اين رفتار در موقعيت هاي ديگر و يا در ارتباط با افراد ديگر هم اتفاق مي افتد؟ آيا اين رفتار از ابتداي آشنايي بوده يا مدتي بعد شکل گرفته است؟ در هر صورت مي توان گفت دروغگويي به هر دليلي به سلامت رواني و به تبع آن اجتماعي فرد آسيب مي زند و ادامه پيدا کردن اين رفتار موجب ضعيف تر شدن و پايين تر آمدن اعتماد به نفس وي مي شود. از آن جا که مهم ترين دليل دروغ گويي احساس ناامني و پذيرفته نشدن از سوي اطرافيان است، با ايجاد يک فضاي امن به دور از سرزنش و توبيخ در رابطه مان مي توانيم به تدريج اين مشکل را برطرف کنيم.ضمن اين که درباره پيامدهاي پنهان کاري و دروغ گويي مانند از بين رفتن اعتماد ميان طرفين و به وجود آمدن فاصله عاطفي و کاهش علاقه با نامزدتان نيز صحبت کنيد. در مواردي هم که تلاش هاي ما نتيجه اي در بر نداشت استفاده از کمک هاي يک مشاور و يادگيري مهارت هاي ارتباطي گزينه مناسبي است. حتما قبل از مراسم عقد به صورت حضوری به اتفاق نامزدتان به پیش مشاور بروید تا مشاور به صورت حضوری حتما ایشان را ببینند چون اطلاعات مکاتبه ای برای تشخیص کافی نیست و علت دروغگویی او را جویا شوند ممکن است ناشی از یک اختلال شخصیتی باشد و به سختی قابل درمان باشد که ترجیحا قبل از مراسم در این صورت تا دیر نشده تصمیم به جدایی بگیرید و این را مشاور به صورت حضوری تشخیص میدهد . با توجه به اینکه شما دختر هستید و دخترها سن ازدواج محدودی دارند ،حتما در این مراحل سرعت بدهید و وقت و انرژی خود را در این رابطه بیش از حد نگذارید ،از او بخواهید سریع تکلیف شما را مشخص کند و حتما به شهر آنها بروید و با خانواده آنها رو در رو شوید ،شاید آن خانواده نیز خانواده اصلی ایشان نباشد ،پس با چشم باز تصمیم نهایی را بگیرید .نگذارید تا به طور کامل او و خانواده اش را نشناخته اید وارد زندگی با او شوید ،ازدواج شما پر ریسک خواهد بود پس بدون شک به مراجعه حضوری پیش از ازدواج نیازمند هستید تا تصمیم عاقلانه ای بگیرید . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما